چگونه اعتماد به‌ نفس کودکم را بالا ببرم؟


ریزگردها | روانشناسی
آموزش زبان | مسکن قزوین
کرمان | کوله پشتی
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت

چگونه اعتماد به‌ نفس کودکم را بالا ببرم؟
هنگامی که کودکان بتوانند با اطمینان نظرات خود را بیان کنند، بیشتر احساس اعتماد به نفس می‌کنند

کودکان هر روز با موقعیت‌هایی روبه رو می‌شوند که توانایى آن‌ها را در زمینه هاى مختلف محک می‌زند. رفتن به مدرسه، ارتباط با بقیه بچه‌ها و بزرگ‌ترها و شرکت در بازی‌های دسته جمعى و مسابقات ورزشى از جمله فعالیت‌هایی است که براى کودکان به منزله چالش‌هایی بزرگ تلقى می‌شود و قدم گذاشتن به این مرزهاى کشف نشده و ناشناخته شهامت زیادى می‌طلبد. تقریباً همه پدر و مادرها دوست دارند به فرزندانشان القا کنند که توانایی‌های بسیار زیادى دارند. آن‌ها می‌خواهند کودکانشان شجاعانه با موقعیت‌های جدید و مشکلات بجنگند و هرچه بزرگ‌تر می‌شوند بیشتر به خود و توانایی‌هایشان اعتقاد پیدا کنند.

برای پرورش روحیه اعتماد به نفس کودکان عوامل بسیاری دخیل اند از جمله:
مسئولیت پذیری در کودکان
تشویق کودکان توسط بزرگ‌سالان به توسعه مهارت‌های رهبری یکی از بهترین راه‌ها برای تضمین آینده ای روشن برای آن‌هاست. تقریباً کودکان در هر سنی علاقه‌مند بهره گیری مهارت‌های رهبری هستند. با توجه به این امر نه تنها آن‌ها اعتماد به نفس بیشتری به دست می‌آورند بلکه می‌توانند به راحتی و به طور موثر با همسالان خود تعامل داشته و بر جامعه و همسالان خود تأثیرگذار باشند. در طول رشد این ویژگی‌ها در توسعه و تکامل کودکان تأثیری طولانی مدت خواهد داشت. مربی و والدین کودک می‌توانند با بکار گیری تکنیک‌های ساده مهارت رهبری در کودکان را تقویت کرده و افزایش دهند.

تأثیر همسالان
کودکان و نوجوانان اغلب تحت تأثیر همسالان خود هستند و نظر دیگران برای آن‌ها اهمیت دارد. بسیاری از کودکان از رفتارهای همسالانشان الگو برداری می‌کنند و در جهت همسو بودن با آن‌ها گام بر می‌دارند. وظیفه والدین و مربیان این است که با کودک یا دانش آموز خود را در مورد تأثیر پذیری از همسالان صحبت کنند و از بچه‌ها بخواهند با در نظر گرفتن شرایط مختلف رفتار های مناسبی در مقابل همسالان داشته باشند.

3298_family.jpgیک گام به جلو
شکل گیرى اعتماد به نفس از سنین بسیار پایین آغاز می‌شود. از زمانى که کودکان یاد می‌گیرند کتاب را ورق بزنند یا کودکان نوپا یاد مى‌گیرند که راه بروند یا هر موقعیت دیگرى که موجب می‌شود به خودشان بگویند«من می‌توانم». یادگیرى هر مهارت جدید یا هر تجربه تازه اى بر تصویر ذهنی‌ای که کودکان از خود و قابلیت‌هایشان دارند تأثیرگذار است.

تشویق کنید
هنگامی که کودکان بتوانند به وضوح و با اطمینان نقطه نظرات، افکار، عقاید و آرمان‌های خود را بیان کنند، بیشتر احساس اعتماد به نفس می‌کنند و با مشکلات پیچیده بهتر مقابله می‌کنند. والدین باید براى فرزندانشان فرصت‌ها و موقعیت‌های زیادى به وجود بیاورند تا آن‌ها تمرین کنند و مهارت‌ها و توانایی‌هایشان را گسترش دهند.
باید اجازه دهند که بچه‌ها اشتباه کنند و شکست بخورند و سپس به آن‌ها روحیه بدهند تا دست از تلاش برندارند. وقتى بچه‌ها چیزى را که تازه یاد گرفته‌اند به پدر و مادرشان نشان می‌دهند باید با اشتیاق و هیجان به آن‌ها پاسخ داد و زمانى که براى انجام کارى به سختى تلاش می‌کنند یا به موفقیتى می‌رسند، والدین باید به عنوان جایزه آن‌ها را تحسین و تشویق کنند.

الگوی مناسب برای کودکان باشید
کودکان در زندگی بزرگ‌سالان را سرمشق خود قرار می‌دهند و رفتارهایی را که از والدین می‌بینند، درونی می‌کنند. کودکان به عنوان الگو به والدین نگاه می‌کنند و والدین حتی اگر رفتارهایشان را با صدای بلند به فرزندانشان دیکته نکنند اما آن‌ها از پدر و مادرشان تأثیر می‌پذیرند. والدین لازم است، انجام کارهای داوطلبانه و خلاقیت در زندگی روزمره را به کودکان آموزش دهند. داستان‌هایی در مورد چالش‌های تصمیمات مخاطره آمیز یا تجربیاتشان از کمک به دیگران را با فرزندانشان در میان بگذارند.

تجربه های والدین، راه حل‌هایی دست اول
فرصت‌های خدمات داوطلبانه و اجتماعی برای کودکان ایجاد کنیم. تجربه‌ها یکی از بهترین راه حل‌ها برای آموزش مهارت‌های رهبری به کودکان است. مشارکت در کارهای گروهی و فراهم آوردن فرصت‌هایی برای کمک به دیگران بهترین شرایط را برای نهادینه کردن رهبری فراهم می‌کند. به طور مثال کمک به فقرا، مشارکت در هیئت‌های مذهبی، کمک به معلولان و نابینایان و شرکت در اردوهای جهادی و ... از راه‌های موثر در جهت افزایش توانایی رهبری است. تجربه های والدین در توانمند سازی کودکان و آموزش آن‌ها برای اینکه چگونه تأثیری مثبت بر دیگران داشته باشند، در این فرآیند موثر است.

3299_family.jpgیگذارید فرزندتان بزرگ شود
درست است که باید روى کارهاى فرزندتان نظارت داشته باشید تا به خودش صدمه اى نزند، ولى براى آن که به بچه هاکمک کنید تا واقعاً مهارت جدیدى را یاد بگیرند، نباید بیش از حد دخالت کنید. به آن‌ها این فرصت را بدهید که کارى جدید را امتحان کنند، اشتباه کنند و از اشتباهاتشان درس بگیرند.
به عنوان مثال اگر فرزند خردسالتان دوست دارد یاد بگیرد که یک ساندویچ کره و مربا درست کند، طرز تهیه را برایش به طور کامل توضیح دهید، مواد اولیه را حاضر کنید و به او اجازه دهید که خودش به تنهایى دست به کار شود. ممکن است بگویید اگر همه چیز را به او بسپارم آشپزخانه را کثیف می‌کند. اگر بخواهید با اولین قطره مربا که روى میز آشپزخانه می‌ریزد همه چیز را از دستش بگیرید، هیچ وقت یاد نمی‌گیرد چطور ساندویچ درست کند. از هرگونه انتقادى که موجب دلسرد شدن او می‌شود بپرهیزید. اگر کمى صبر داشته باشید و بتوانید کثیفی آشپزخانه و زمانى که طول می‌کشد تا فرزندتان ساندویچ درست کردن را یاد بگیرد، تحمل کنید، نتیجه ارزشمندى خواهید گرفت.

پرورش استعداد بالقوه
استعدادهای فردی کودکان را پرورش دهیم و آن‌ها را برای مشارکت تشویق کنیم. هر کودکی استعداد بالقوه برای مهارت‌های رهبری دارد، اما مهارت همه کودکان به یک شیوه پرورش نمی‌یابد. به علایق خاص، احساسات و توانایی کودکان توجه کنیم. کودک ممکن است یک ورزشکار با استعداد یا ماهر در نقاشی و طراحی باشد. برای بچه‌ها راه‌هایی پیدا کنیم که این مهارت را در گروه افزایش دهند، این امر به ترویج کار گروهی و مهارت‌های اجتماعی کمک می‌کند. همچنین می‌توانیم بچه‌ها را به فرصت‌های رهبری در باشگاه‌ها و سازمان‌هایی که نیاز به اعضای افتخاری دارند، تشویق کنیم.




:: موضوعات مرتبط: مدیریت فرهنگی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : کویر
تاریخ : یک شنبه 16 آذر 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: